ورود
مواضيع مماثلة
جستجو
المواضيع الأخيرة
أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
shahram_music60 | ||||
ali_t4tu | ||||
shahram_music_1384 | ||||
rzmrm | ||||
setareh | ||||
javati | ||||
مشکل گشا | ||||
amir984 | ||||
kamal125 | ||||
saedinia |
مارس 2024
الإثنين | الثلاثاء | الأربعاء | الخميس | الجمعة | السبت | الأحد |
---|---|---|---|---|---|---|
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
احصائيات
تعداد کاربران ثبت نام شده: 6575جديدترين کاربر ثبت نام شده: bahram84
تعداد موضوعات ارسال شده توسط کاربران سايت: 352 في 248 موضوع
كساني كه Online هستند
در مجموع 3 كاربر Online ميباشد :: 0 كاربر ثبت نام شده، 0 كاربر مخفي و 3 مهمان هيچ كدام
بيشترين آمار حضور كاربران در سايت برابر 1130 و در تاريخ 17/8/2011, 7:41 am بوده است.
خانهاي روي آب! براي هر مربي كه گذرش به نيمكت پرسپوليس و
صفحه 1 از 1
خانهاي روي آب! براي هر مربي كه گذرش به نيمكت پرسپوليس و
خانهاي روي آب! براي هر مربي كه گذرش به نيمكت پرسپوليس و استقلال ميافتد
خانهاي روي آب!
اوضاع نابسامان فوتبال در كشورمان شرايط را براي اداره تيمهاي بزرگ دشوار كرده است، در اين ميان پرسپوليس و استقلال به سبب قرار گرفتن در كانون توجه به عنوان دو قطب هميشگي فوتبال ما برخلاف دورههاي گذشته كه عرصهاي براي پيشرفت و خودنمايي بودند، اين روزها بيشتر به محلي براي تخريب شخصيت افراد مختلف بدل شدهاند؛ مهلكهاي كه گويا قرار است تر و خشك را با هم بسوزاند، بيآن كه حقيقت روشن شود!
نتيجهگرايي صرف نزد همگان سبب شده تا تماشاگري كه پيش از اين در برخورد با ناكاميهاي تيم محبوبش تا حد بسياري صبوري به خرج ميداد، حالا با يك شكست همچون بيدي كه با هر بادي بلرزد، عنان اختيار از كف داده و فرياد اعتراض سر ميدهد و جالبتر اين كه به فاصله چند روز با يك پيروزي اين فرياد را در حمايت از همان فرد بلند ميكند؛ اتفاقي كه براي پرسپوليس و پيرواني پس از 2 شكست متوالي برابر ملوان و ذوبآهن و پيروزي برابر فولاد رخ داد و پيش از اين در مقاطعي براي فتحاللهزاده در استقلال و مصطفوي در پرسپوليس تكرار شد، گواهي بر اين ادعاست كه در ليگ هشتم سكوهاي تماشاگران شايد بيشتر از هر زمان ديگري متاثر از اتفاقات حاشيهاي حاكم بر باشگاههاست، اما چرايي اين اتفاق، پرسشي است كه پيدا كردن پاسخش كار سادهاي نخواهد بود. شايد توجه صرف به ماديات در فوتبال و نفوذ افرادي كه پول ضامن حضور آنهاست تا حدي معادلات را بر هم ريخته است. اين روزها كليد هر مشكلي اسكناس است و تاثير منفي آن از بين بردن حاشيه امنيت براي اعضاي يك مجموعه بزرگ مثل باشگاه پرسپوليس و استقلال خواهد بود. از مدير گرفته تا مربي و بازيكن گويا در خانهاي روي آب ادامه حيات ميدهند، يك برد يا باخت ميتواند سند بقايا ويراني اين خانه را امضا كند.
نگاهي به آنچه تاكنون در پرسپوليس و استقلال رخ داده است، بيندازيد تا بيشتر متوجه موضوع شويد. استقلال با تغييرات غيرمنتظره در راس مديريت كه از آن به عنوان شوك مثبت ياد شد با رفتن فتحاللهزاده و آمدن واعظ آشتياني از پسلرزههاي احتمالي گريخت، راهي كه پرسپوليس چند هفته ديرتر با به خانه فرستادن مصطفوي و آوردن عباس انصاريفرد طي كرد و حالا در انتظار همان شوك مثبت است.
اما براستي تضميني براي ادامه اين روند وجود دارد؟ مديران عامل 2 باشگاه و حتي مربيان تا چه زماني به بقاي خود اميدوارند، تا روزي كه تابلوي نتايج، حكم به برتري مطلق تيمشان بدهد؟ قرار است هميشه پرسپوليس يا استقلال قهرمان باشند؟
پرسش بسيار است، اما مربي كه ميخواهد سرمربي دو تيم با اين شرايط استثنايي باشد، بايد براي ماندگاري و موفقيت چه خصوصياتي داشته باشد. امروز مقصر شكستهاي اخير پرسپوليس يا مسبب پيروزيهاي چشمگير استقلال تنها پيرواني و قلعهنويي هستند يا عوامل ديگري در رخداد اين اتفاقات نقش دارد؟ ابهام در اين نكته نهفته است كه اگر يك مربي ناكارآمد است، چرا به وقت كسب يك پيروزي بهترين مربي عالم ميشود و با يك باخت سايه حضور چند جانشين را روي نيمكت تيمش احساس ميكند؟ ما كه از تيمهاي حوزه خليج فارس خرده ميگرفتيم كه طاقت شكست ندارند، به نظر ميرسد خودمان هم كمطاقت شدهايم يا حداقل در مسير توجه به پول و نتيجهگرايي، راه را گم كردهايم.
خانهاي روي آب!
اوضاع نابسامان فوتبال در كشورمان شرايط را براي اداره تيمهاي بزرگ دشوار كرده است، در اين ميان پرسپوليس و استقلال به سبب قرار گرفتن در كانون توجه به عنوان دو قطب هميشگي فوتبال ما برخلاف دورههاي گذشته كه عرصهاي براي پيشرفت و خودنمايي بودند، اين روزها بيشتر به محلي براي تخريب شخصيت افراد مختلف بدل شدهاند؛ مهلكهاي كه گويا قرار است تر و خشك را با هم بسوزاند، بيآن كه حقيقت روشن شود!
نتيجهگرايي صرف نزد همگان سبب شده تا تماشاگري كه پيش از اين در برخورد با ناكاميهاي تيم محبوبش تا حد بسياري صبوري به خرج ميداد، حالا با يك شكست همچون بيدي كه با هر بادي بلرزد، عنان اختيار از كف داده و فرياد اعتراض سر ميدهد و جالبتر اين كه به فاصله چند روز با يك پيروزي اين فرياد را در حمايت از همان فرد بلند ميكند؛ اتفاقي كه براي پرسپوليس و پيرواني پس از 2 شكست متوالي برابر ملوان و ذوبآهن و پيروزي برابر فولاد رخ داد و پيش از اين در مقاطعي براي فتحاللهزاده در استقلال و مصطفوي در پرسپوليس تكرار شد، گواهي بر اين ادعاست كه در ليگ هشتم سكوهاي تماشاگران شايد بيشتر از هر زمان ديگري متاثر از اتفاقات حاشيهاي حاكم بر باشگاههاست، اما چرايي اين اتفاق، پرسشي است كه پيدا كردن پاسخش كار سادهاي نخواهد بود. شايد توجه صرف به ماديات در فوتبال و نفوذ افرادي كه پول ضامن حضور آنهاست تا حدي معادلات را بر هم ريخته است. اين روزها كليد هر مشكلي اسكناس است و تاثير منفي آن از بين بردن حاشيه امنيت براي اعضاي يك مجموعه بزرگ مثل باشگاه پرسپوليس و استقلال خواهد بود. از مدير گرفته تا مربي و بازيكن گويا در خانهاي روي آب ادامه حيات ميدهند، يك برد يا باخت ميتواند سند بقايا ويراني اين خانه را امضا كند.
نگاهي به آنچه تاكنون در پرسپوليس و استقلال رخ داده است، بيندازيد تا بيشتر متوجه موضوع شويد. استقلال با تغييرات غيرمنتظره در راس مديريت كه از آن به عنوان شوك مثبت ياد شد با رفتن فتحاللهزاده و آمدن واعظ آشتياني از پسلرزههاي احتمالي گريخت، راهي كه پرسپوليس چند هفته ديرتر با به خانه فرستادن مصطفوي و آوردن عباس انصاريفرد طي كرد و حالا در انتظار همان شوك مثبت است.
اما براستي تضميني براي ادامه اين روند وجود دارد؟ مديران عامل 2 باشگاه و حتي مربيان تا چه زماني به بقاي خود اميدوارند، تا روزي كه تابلوي نتايج، حكم به برتري مطلق تيمشان بدهد؟ قرار است هميشه پرسپوليس يا استقلال قهرمان باشند؟
پرسش بسيار است، اما مربي كه ميخواهد سرمربي دو تيم با اين شرايط استثنايي باشد، بايد براي ماندگاري و موفقيت چه خصوصياتي داشته باشد. امروز مقصر شكستهاي اخير پرسپوليس يا مسبب پيروزيهاي چشمگير استقلال تنها پيرواني و قلعهنويي هستند يا عوامل ديگري در رخداد اين اتفاقات نقش دارد؟ ابهام در اين نكته نهفته است كه اگر يك مربي ناكارآمد است، چرا به وقت كسب يك پيروزي بهترين مربي عالم ميشود و با يك باخت سايه حضور چند جانشين را روي نيمكت تيمش احساس ميكند؟ ما كه از تيمهاي حوزه خليج فارس خرده ميگرفتيم كه طاقت شكست ندارند، به نظر ميرسد خودمان هم كمطاقت شدهايم يا حداقل در مسير توجه به پول و نتيجهگرايي، راه را گم كردهايم.
رد: خانهاي روي آب! براي هر مربي كه گذرش به نيمكت پرسپوليس و
ارتباط با تماشاگران و مديران يك اصل است
محمدرضا كربكندي در توصيف خصوصيات يك مربي براي پذيرفتن هدايت دو تيم پرسپوليس و استقلال ميگويد: مربي كه اين مسووليت را قبول ميكند، بايد آدم بزرگي باشد كه بتواند از نظر شخصيتي، مطبوعات، تماشاگران و بازيكنان را تحت تاثير قرار دهد. چون در اين تيمها مشكل اساسي اين است كه پيشكسوتان خود را صاحب حق ميدانند و اگر مربي بزرگي نباشد، خودشان را مدعي جانشيني وي ميدانند.
وي در ادامه ميافزايد: مساله مهم ديگر ارتباط با تماشاگر و مديران است، جاي تاسف دارد. ليدرهايي كه امروزه حقوقبگير باشگاهها شدند و برخلاف گذشته كه فقط به خاطر عشق اين كار را انجام ميدادند حالا در ازاي رهبري هواداران حقوق هم ميگيرند و گاهي آتشبيار معركه ميشوند، يك مربي براي موفقيت در اين تيمها بايد ارتباط قوي با اين افراد و به تبع آن هواداران داشته باشد.
به عقيده كربكندي فضاي ناسالم حاكم بر فوتبال ما بسياري اتفاقات حاشيهاي را منجر ميشود. وي در اين خصوص به «جامجم» ميگويد: در فوتبال ما واقعا شرايط ناسالمي حاكم است، بايد به اين نكته توجه داشت جايي كه پول هست، آن هم به مقدار زياد، بعيد نيست فساد هم باشد و همه ميخواهند از اين سفرهاي كه پهن است سودي ببرند.
وي با اشاره به وضعيت كنوني پرسپوليس تصريح ميكند: در تيمي كه هر روز بحث آمدن فلان فرد با اين ويژگي و فرد ديگري با يك حمايت خاص است و هر روز همه شعار كمك به هر نحو را سر ميدهند، طبيعي است كه مربي، روحيه و اعتماد به نفس نداشته باشد. وقتي مدير امنيت شغلي ندارد مربي هم نميتواند تمركز كند، اما درباره شخص پيرواني با تمام ايماني كه به تواناييهايش دارم، تصور ميكنم زود سرمربي شد. چون هر گونه تغيير احتمالياش ممكن است به او و مربيگرياش در آينده لطمه بزند.
رد: خانهاي روي آب! براي هر مربي كه گذرش به نيمكت پرسپوليس و
فضاي ورزشگاهها بايد پاكسازي شود
ناصر ابراهيمي كه خودش تجربه سالها حضور روي نيمكت پرسپوليس در كنار علي پروين را دارد، در اين خصوص به جامجم ميگويد: همه مشكلات ما از تغييرات پي در پي مديران ناشي ميشود، وقتي به يك مدير اطمينان بدهند، مثلا 4 سال برنامهريزي كند، براي تيم دل ميسوزاند، اما وقتي از ماندنش براي چند ماه مطمئن نيست، چطور كار اساسي انجام دهد؟
وي به تماشاگران هم اشاره ميكند و ميافزايد: سالهاست ادعا ميكنيم بهترين تماشاگران دنيا را داريم، اما براي آن كه واقعا چنين باشيم، فرهنگسازي نميكنيم. فضاي ورزشگاههاي ما احتياج به پاكسازي دارد تا با هر اتفاقي فرياد اعتراض تماشاگر بلند نشود. با كوچكترين نارضايتي خواهان رفتن مربي ميشوند و با يك برد همه چيز را فراموش ميكنند كه اين واقعا درست نيست.
ناصر ابراهيمي تصريح ميكند: مگر همين امير قلعهنويي هماني نيست كه 3 سال پيش استقلال را قهرمان كرد. چرا گذاشتند برود و پس از اين مدت دوري دوباره براي قهرمان كردن استقلال بيايد. اگر يك مربي يا مدير خوب است، بگذاريد چند سال كار كند و نتيجه بگيرد. الان معتقدم پيرواني ميتواند موفق باشد به شرط اين كه معلوم كنيد از او چه ميخواهيد. اگر قرار باشد اينگونه آرامش را از آنها بگيريم، ديگر به مربيگري فكر نميكنند.
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
5/9/2011, 1:50 pm من طرف king_speedred
» update 1x1
5/9/2011, 5:46 am من طرف hamid.ganari
» کمک
4/9/2011, 7:30 pm من طرف مجید30
» سوال از تغيير دادن index
1/9/2011, 6:57 am من طرف reza arena
» فرکانس شبکه های سکسی
30/8/2011, 10:08 am من طرف gharibe8312
» vpn
27/8/2011, 8:33 am من طرف gorg12
» ارسال اخرين اپديت
18/8/2011, 1:07 pm من طرف ali poor
» وضعیت خراب
18/8/2011, 10:21 am من طرف mehdidehkhoda
» کارت عروسي يوزارسيف
17/8/2011, 7:56 pm من طرف مشکل گشا
» زن، چراغ خانه است
17/8/2011, 7:53 pm من طرف مشکل گشا